جوانان امروزی در دورانی زندگی می‌کنند که انقلاب‌های فناوری یکی پس از دیگری ظهور می‌کند. رشد اینترنت، اختراع گوشی‌های هوشمند و توسعه‌ی یادگیری ماشین برخی از این فناوری‌های انقلابی هستند. بسیاری از این فناوری‌ها، مسیر زندگی و کار را به سمت اتوماسیون کامل پیش می‌برند. در این میان جوانان با اضطراب همیشگی در مورد توانایی‌شان برای رقابت در بازار روبرو هستند.

این جوانان از مدیران و مشاوران خود در مورد مهارت‌های حیاتی سوال می‌پرسند. آنها به دنبال این هستند که شغل خود را در مقابل اتوماسیون ایمن کرده و با مهارت‌های خاص، به افرادی غیرقابل جایگزین برای استخدام شدن تبدیل شوند. در ادامه‌ی این مطلب زومیت از دیدگاه نویسندگان وبسایت HBR هفت مهارت را که قابلیت جایگزینی توسط اتوماسیون ندارند معرفی می‌کنیم.

برقراری ارتباط

در دنیای امروزی افراد زمان زیادی از روز را به استفاده از شبکه‌های اجتماعی و رسانه می‌پردازند. در چنین حالتی مهارت ارتباطات و جلب توجه دیگران حیاتی است. یکی از پایه‌ای‌ترین حالات ایجاد ارتباط، داشتن داستانی قانع‌کننده است. در طول تاریخ افرادی که توانسته‌اند داستان‌ها را با حقایق ترکیب کنند، شخصیت‌هایی ماندگار شدند. مهارت استفاده از آمارهای حقیقی در کنار مثال‌های جذاب، هنوز هم شما را به فردی قابل توجه تبدیل می‌کند. البته تلاش‌هایی برای ساخت ربات‌های نویسنده در حال انجام است. بعلاوه ربات‌هایی که به اخبار جعلی واکنش نشان می‌دهند نیز در حال گسترش هستند. در نهایت هنوز توانایی برقراری ارتباط و قانع کردن دیگران، حیاتی و غیرقابل اتوماتیک شدن است.

محتوا

قطعا هر ارتباطی بر پایه‌ی یک موضوع و محتوای آن ایجاد می شود. اگر شما دانش کافی در یک زمینه داشته باشید، در این بخش پیروز خواهید بود. بعلاوه اگر روند تغییرات آن موضوع و اتفاقات پیش رو را بشناسید، امتیاز مثبت دیگری خواهید داشت. در نهایت اگر اعتبار کافی برای مهارت در موضوعی کسب کرده باشید، به منابع علمی جدید آن موضوع نیز دسترسی خواهید داشت. به‌هرحال ترکیب تجربه، تخصص و پیشرفت دادن موضوعات خاص، توسط ربات‌ها جایگزین نخواهد شد.

درک موضوع و زمینه

سیستم‌های اتوماتیک در درک موضوع فعالیت و زمینه‌ی آن ناتوان هستند. به‌عنوان مثال ماشین خودران گوگل توانایی تشخیص محل فعالیت خود را نداشت و در نتیجه سیستم سنسور به آن اضافه شد. مشکل بهبود درک اتوماتیک سیستم‌های هوش مصنوعی از موضوع و زمینه‌ی فعالیت و تصمیم‌گیری، بسیار پیچیده است و نوآوری‌هایی مانند ماشین خودران گوگل نیاز دارد.

در این وضعیت، توانایی درک زمینه، مدل کسب‌وکار و وضعیت رقابتی موجود، درک شما از محتوا را افزایش خواهد داد. به‌عنوان مثال توانایی ارائه‌ی پیشنهادهای کاری و مشاوره‌های سرمایه‌گذاری، بسته به شرکت مورد نظر، به دانش شما از اتفاقات و روش کاری آن سازمان بر می‌گردد. این دانش توسط بهترین ربات‌ها نیز قابل جایگزینی نخواهد بود.

صلاحیت احساسی

حتی با وجود پیشرفت‌های اخیر مانند دستیار هوشمند گوگل یا الکسای آمزون، هوش مصنوعی هنوز در درک احساسات افراد توانایی پایینی دارد. این عدم توانایی در درک وضعیت احساسی جلسات کاری و سازمان‌ها نیز وجود دارد. بعلاوه همان‌طور که عصب‌شناس مشهور آنتونیو داماسیو در مقاله‌ی خود عنوان می‌کند، انتخاب‌های ما بر اساس عقلانیت دسته‌بندی می‌شوند اما شروع حرکت و اقدامات بر عهده‌ی احساسات است. در زمینه‌ی کسب‌وکار نیز با این که ارزیابی‌ها به‌صورت ذهنی و منطقی انجام می‌شود، در تصمیم‌گیری نهایی از احساسات استفاده می‌کنیم. به‌عنوان مثال در هر تصمیم، افرادی که تحت تاثیر قرار می‌گیرند را در نظر می‌گیریم.

مهارت‌ پایه‌ای در صلاحیت احساسی،‌ درک احساسات موجود در زمان آنالیز و تصمیم‌گیری است. سطح بعدی مهارت توانایی انجام کارها در موقعیت‌های پیچیده‌ی احساسی است. برخی این موقعیت‌ها مانند زمانی که افراد ناراحت یا عصبانی هستند، بسیار حساس خواهند بود. بالاترین سطح این مهارت نیز متقاعد کردن احساسی افراد و گروه‌ها است.

آموزش

هوش مصنوعی در آموزش موارد کلی مانند کار کردن با نرم‌افزارها و دستگاه‌ها روند خوبی داشته است؛ اما در آموزش مهارت‌های شخصی یا مربی‌گری افراد که نیاز به درک کامل انسان‌ها دارد، هنوز مربی‌ها و مدیران باتجربه می‌درخشند. این مهارت‌ها خصوصا در بخش سرمایه‌گذاری روی افراد و نیروی انسانی مفید واقع می‌شوند. امروزه سازمان‌ها به این درک رسیده‌اند که سرمایه‌گذاری روی مهارت‌ها و نیروی انسانی حیاتی بوده و البته ریسک خود را نیز دارد. به‌هرحال توانایی درک همین ریسک، سرمایه‌گذاری مناسب با جذب نیروی انسانی بااستعداد و بررسی سوددهی آنها، هنوز از عهده‌ی سیستم‌های اتوماسیون خارج است.

شبکه‌ی انسانی

نتایح تحقیقات سال ۱۹۷۳ ماک گرانوتر و هریسون وایت نشان داد که افراد با شبکه‌ی کاری و انسانی قوی، موفق‌تر هستند. از نظر این محققان، ارتباطات محکم و ریشه‌دار مانند دوستی‌های قدیمی یا اعضای خانواده، مهم هستند اما برای موفقیت نهایی در کار، نیاز به شبکه‌ای کاری با ارتباطات نه‌چندان محکم داریم. به بیان دیگر آنهایی که در شبکه‌سازی مهارت دارند، سخت‌تر از دیگران توسط ماشین‌ها جایگزین می‌شوند. مدیرعاملان موفق آنهایی هستند که ارتباطات قوی دارند و از این ارتباطات برای پیشرفت شرکت استفاده می‌کنند. به‌هرحال اگر هنوز این مهارت را کسب نکرده‌اید پیشنهاد می‌شود با فردی قوی در شبکه‌سازی ارتباط برقرار کنید. با این استراتژی می‌توانید از شبکه‌ی او نیز بهره‌مند شوید.

جهت‌یابی اخلاقی

با پیشرفت روزافزون کامپیوترها، مدیران بیش از پیش به اهمیت اخلاق و ظرفیت‌های قضاوت اخلاقی در زمینه‌های مختلف پی می‌برند. به‌هرحال ذات قضاوت اخلاقی به‌گونه‌ای است که نمی‌توان الگوریتمی برای حداکثر کردن نتایج آن تدوین کرد. به‌عنوان مثالی در این بخش، تصمیم خودروی خودران به تصادف با اتوبوس و کشتن سرنشین یا رفتن به پیاده‌رو، نجات سرنشین و کشتن عابران پیاده را می‌توان بیان کرد. قطعا فرمولی بهینه برای چنین حالتی وجود ندارد. به همین دلیل در تصور ما از آینده‌ای که توسط ماشین‌های بدون احساس اداره می‌شود، قطعا به رهبرانی برای جهت‌دهی اخلاقی نیاز خواهد بود.

در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که برخی خصوصیت‌های ذاتی انسان‌ها هنوز توسط ربات‌ها جایگزین نشده و در آینده‌ی نزدیک نیز نخواهد شد. شاید ربات‌ها در کسب این مهارت‌ها به ما کمک کنند اما در نهایت تنها یک انسان از عهده‌ی پیاده‌سازی آنها بر خواهد آمد. با تقویت مهارت‌های گفته شده می‌توانید شغل و شخصیت خود را غیرقابل جایگزینی کرده و آینده‌ی شغلی امنی را برای خود متصور شوید.